
هیچ چیز دراین دنیا سخت تر از مرگ عزیزان و سوگ آن نیست. این حقیقتی است که لاجرم اتفاق خواهد افتاد. درست است که ما نمیتوانیم مرگ را حذف کنیم اما میتوانیم با آن کنار بیاییم.

سوگ
مرگ عزیزان بویژه اعضای خانواده یکی از عوامل مهم افسردگی و از هم گسیختگی روانی در انسان شناخته میشود که در حالت طبیعی یک واکنش منطقی به حساب میآید.
اختلال سوگدر دسته اختلالات افسردگی قرار میگیرد. برخی از نشانههای اختلال سوگ با افسردگی اساسی مشترک است. از جمله نشانههای غم عمیق، گریههای پیدرپی و افکار خودکشی. اما از لحاظ زمان شکلگیری، عوامل آشکارکننده و محتوای افکار متمایزند.
سوگ بیش از آنکه یک پدیده یا کیفیت روانی مستقلی باشد، یک واکنش روانی به یک موقعیت ناگوار و فقدان یک چیز با ارزش است. نوعی پاسخ و عکسالعمل هیجانی نسبت به فقدان و از دست دادن کسی یا چیزی که برای انسان مهم است.
سوگ حالت اندوه و ناراحتی شدید درونی در واکنش به از دست دادن شخص یا عقیده و فکری خاص است. اما یک نوع سوگ عمیقتر و پیچیده هم داریم. یعنی اگر فرد در یکی از مراحل سوگ باقی بماند یا اینکه مراحل را به کندی طی کند و یا شدت واکنشهایش بیش از حد معمول باشد، اصطلاحا میگوییم سوگ پیچیده شده است. در این موارد سوگ منجر به بروز مشکلاتی در زندگی معمولی شخص شده و عملکرد او را تحت تأثیر قرار میدهد.

مراحلسوگ :
شوک و انکار:
واکنش ابتدائی بیمار شوک است و سپس انکار. فرد در ابتدا ممکن است وقوع چنین فاجعه ای را انکار کند. این مرحله ممکن است بسیار کوتاه یا طولانی باشد. در این مرحله، فرد اغلب گوشهگیر گشته و خود را از روابط اجتماعی کنار می کشد.
خشم :
در اينجا اگرچه مرگ عزيزمان را باور كرديم ولی نسبت به علل آن خشم مي گيريم و جالب اين است كه اين خشم را ممكن است به ديگران نيز انتقال دهيم.
معامله و چانه زدن :
فرد حاضر است هر چه را که دارد ببخشد تا عزیز از دست رفته باز گردد و زندگی به روال سابق بازگردد.
افسردگی :
فرد غمگین و گوشه گیر می شود و نوسانات خلقی در رفتارش مشاهده می شود. و علائم افسردگی بالینی بهصورت گوشهگیری، اختلالات خواب، ناامیدی و احتمالاً افکار خودکشی.
پذیرش :
پذیرش مرگ به معنی بازگشت فرد به شادی نیست. بلکه فرد به مرحله سازگاری و رویارویی با واقعیت می رسد. متاسفانه رسیدن به مرحله پذیرش به عنوان آخرین مرحله برای همه افراد امکان پذیر نیست. بخصوص در مواقعی که مرگ ناگهانی و پیش بینی نشده اتفاق افتاده باشد.