
دلنوشته ی عاشقانه ی هاينريش هاينه
آه دوباره همان چشم ها که زماني مرا چنان عاشقانه سلام می داد
و دوباره همان لبها که زندگی ام را شيرين مي کرد
و دوباره همان صدا ،صدايی که زماني چنان مشتاقانه مي شنيدم اش
فقط من همان نيستم که بودم
به خانه بازگشته ام اما دگرگون ،از بازوان سفيد و زيبايش که سفت و عاشقانه به دورم می پيچيد
به قلبش رسيده ام ،به احساسات راکد و بي حوصله
هاينريش هاينه
مترجم : فرشته وزيری نسب